Tuesday, April 08, 2008

روزمرگي و اصل تردميل

سرانجام كار، هر كسي مجبور است روزي كولي وشي و پرسه هاي بي امان را كنار گذاشته و ستونهاي خيمه زندگي خويش را در جايي بر زمين بكوبد. اما هنوز چيزي از خيمه نشيني نگذشته به بيماريي صعب العلاجي دچار مي شود كه همانا "روزمرگي" است. كولي ها روزمرگي ندارند چون كه مدام در حركت و تغييرند. روزمرگي يكي از بدترين خوره هايي است كه در طول زندگي به جان آدم مي افتد و شادي لحظه هاي عمر را زايل مي كند. داشتم به اين عارضه فكر مي كردم ، اينكه دقيقا به چه معناست و را رهايي از آن چيست. به نظرم روزمرگي همان "سكون" است. زماني انسان دچار روزمرگي مي شوند كه زندگي كاملا يكنواخت شده باشد و امروز اوعينا مانند فردا بگذرد. اينكه هر روز از خواب بيدار شوي بروي سر كار، برگردي شام بخوري بخوابي و هر روز دوباره و دوباره اين كار را تكرار بكني. اين درواقع يعني سكون در زندگي در مقابل حركت. در نتيجه هر راه حلي براي فرار از اين عارضه بايستي سكون را هدف گرفته و به دنبال ايجاد حركت و تغيير باشد.داشتم فكر مي كردم اگر بتوان راهي يافت كه در عين ثبات، در زندگي حركت و تغيير هم ايجاد شود مي توان به راه حل روزمرگي رسيد. اين راه حل را كه براي هركس بصورتي مي تواند باشد "اصل تردميل" مي نامم. حتما آنهايي را كه روي دستگاه تردميل مي دوند ديده ايد. مي دوند و مي روند اما ثابتند و جايي نمي روند. اين دستگاهي است كه هم ثبات در آن هست هم حركت و تغيير. هر راه حلي براي روزمرگي الزاما بايستي شبيه به دستگاه تردميل كار كند. مثلا يكي به مسافرت مي رود، يكي آغاز به خواندن رمان جديدي مي كند، يكي هميشه عاشق مي شود و يكي خانه اش را عوض مي كند يكي باغي مي خرد بالاخره همه در تلاشند تا روزمرگي را از زندگي بزدايند. راستي برايتان چند آهنگ خاطره انگيز دارم كه لينك آنها را در زير مي بينيد. لطفا جهت گوش كردن آهنگ روي لينك كليك كنيد.. ،

علي كوچولو
در برابر باد
جيمبو
بچه هاي مدرسه والت
حنا دختري در مزرعه
پروفسور بالتازال

No comments: