Thursday, February 25, 2010

سکس در زمین دیگران

ساحلی در گامبیا

سدار نوجوان شانزده ساله گامبیایی به دندان‌های ردیف و سفیدش، اندام کشیده و بلند، شانه‌های پهن، پوست تیره و براقش مغرور است.

او برروی شن‌های داغ ساحل درازکشیده و چشم به آسمان آبی و صاف دوخته است. گاهی به ساعت سیکوی گران‌قیمتش نگاه می‌کند.

نیم ساعت دیگر هواپیمایی از هلند بر زمین خواهد نشست. و او با گروه جدیدی از زنان سفید و موطلایی که پس از چند روز آفتاب گرفتن شکلاتی کم رنگ خواهند شد، آشنا می‌شود.

سدار باز به ساعتش نگاه می‌کند و زیر لب اسم جدیدیش را مزه مزه می‌کند. :پیتر، پیتر.

او هم ساعت سیکو و هم اسم جدیدش را مدیون، هان‌که، خانم شصت ساله هلندی است که ماه گذشته در ساحل دریا با او آشنا شد و سه هفته‌ای را با او گذراند.

هان‌که دست و دلباز و مهربان بود. سدار اطمینان دارد که یکی از این روزها، هان‌که، برخواهد گشت و او را با خود خواهد برد.

او زنان هلندی را دوست دارد. چون هم راحت‌تر خرج می‌کنند، هم مهربان‌اند و هم روزی چند ساعت او را به حال خودش می‌گذارند، تا به کارهای دیگرش برسد.

سدار از زنان انگلیسی بیزار است. آن‌ها پرحرف، پرمدعا و حسوداند. حالا دوسالی می‌شد که سدار فقط دوروبر زنان هلندی می‌پلکید و می‌دانست که بالاخره یکی از آن‌ها او را با خود به هلند خواهد برد!

کافه‌ای در امستردام

هان‌که و ماریا در کافه‌ا ی در آمستردام نشسته‌اند و آهسته دردودل می‌کنند. هان‌که در مقابل سوال ماریا که می‌پرسد از کجا می‌دانی که پسره هجده سال داشت می‌گوید: یعنی می‌خوای بگی من فرق یک پسربچه را با یک مرد نمی‌دانم؟

ماریا باز یادآوری می‌کند:

«داشتن رابطه جنسی با افراد زیر هجده سال در اکثر کشورها جرم است. می‌فهمی، تازه باید از ایدز هم ترسید».

هان‌که با پرخاش می‌گوید: «آخه این احمقانه نیست که ما با معیارهای خودمان در مورد آن‌ها قضاوت کنیم. در افریقای سیاه مردها زود بالغ می‌شوند و حتی در شانزده سالگی ازدواج می‌کنند».

بعد آهی می‌کشد و می‌گوید:

«تازه به فرض هم که زیر هجده سال بود، آسمان که به زمین نیامده چون می‌توانی این را به حساب کمک‌های انسانی و فردی ما به کشورهای درحال توسعه هم بگذاری، سیر کردن یک شکم گرسنه در ازای چند روز عشق وحال»!

چه جرمی چه گناهی! پسره خوب می‌دانست که در حال چه کاری است و کسی هم او را مجبور نکرده بود. تا پایت را توی ساحل می‌گذاشتی فورا سر و کله چندتای‌شان پیدا می‌شد.

خوب اگر من چند روزی یک خانواده فقیر را بتوانم غذا بدهم و در مقابل خودم هم بعد از چند سال تنهایی کمی سرحال بیایم چه عیبی دارد، ها، یک معامله عادلانه و منصفانه. به هیچ جای دنیا هم برنمی‌خورد.

ماریا سرش را با تاسف تکان می‌دهد و از دوستش می‌خواهد که با روان‌شناسی در این مورد گفت‌وگو کند.


فردگرایی روزافزون، تنهایی و رفاه، از دلایل عمده در خرید سکس هستند. آن‌ها حالا با مسافرت به کشورهای دور مثل مردان می‌توانند سکس را بخرند و از آن لذت ببرند. بدون آن‌که نگران قضاوت دیگران باشند

سوابق رسمی فروش سکس به زنان توریست غربی به سال ۱۸۴۰ برمی‌گردد.

در میانه قرن نوزدهم زنان اروپایی مرفه به جهان‌گردی و رفتن به آسیا و افریقا جلب شدند.

داشتن رابطه عشقی آزاد با غیراروپاییان در جریان جنگ اول جهانی افزایش یافت و نویسندگان بزرگی مثل هنری جیمز و ا.م. فورستر با الهام از ماجراهای عشقی زنان جهان گرد با مردان افریقایی و آسیایی رمان‌هایی هم نوشتند.

عصر ملکه ویکتوریا در انگلستان دوران رواج اخلاقیات و محدویت‌های جنسی بود. هنجار غالب و موردپسند جامعه هم خویشتن‌داری، وفاداری و حفظ ازدواج به هرقیمت بود.

اما در اواخر قرن نوزدهم با اوج گرفتن جنبش‌های حق رای زنان در اروپا، ایده آزادی‌های فردی و اجتماعی زنان به تدریج گسترش یافت و اغلب زنان مرفه به مسافرت‌های دور و دراز می‌رفتند.

درواقع زنان انگلیسی پیش‌کسوتان ایجاد رابطه عشقی با غیراروپاییان بودند. رفتاری که بعدها در میان زنان کشورهای دیگر غربی هم رایج شد.

در طول جنگ دوم جهانی توریست‌های زن غربی بیشتر به هند، نپال و تایلند می‌رفتند. اما روابط عشقی آن‌ها بیش‌تر محدود به افراد مرفه بومی مثل مهاراجه‌ها در هند و یا تایلند بود.

بعد از جنگ تا دهه شصت قرن گذشته یک افت قابل توجه در این زمینه دیده می‌شد.

بعد از اوج‌گیری موج دوم فمینیستی در اوایل دهه هفتاد در قرن بیستم، انقلاب جنسی و افزایش آزادی‌های اجتماغی زنان، موج تازه‌ای از رمانس های دوران تعطیلات در ساحل‌های گرم به‌راه افتاد.

زنان کانادایی به جزایر باربادس و زنان سوئدی به اسپانیا، یونان، یوگسلاوی، افریقا به خصوص به گامبیا برای تعطیلات می‌رفتند.

در سال‌های نود قرن گذشته بازار تازه‌ای برای زنان ژاپنی و تایوانی در سواحل بالی در اندونزی و تایلند به‌وجود آمد.

امروزه مراکش، نپال، اکودور ، کستاریکا و مکزیکو از کشورهای موردعلاقه زنان سفید هستند. در این کشورها درصد مردان بی‌کار سیار بالاست.

در سال‌های اخیر بیش‌تر این زنان میان سال پنجاه به بالای اروپایی و امریکایی هستند که برای داشتن سکس با جوانان به کشورهای فقیر افریقایی می‌روند.

داشتن رابطه جنسی با افراد زیر هجده سال در بسیاری از کشورها جرم محسوب می‌شود. و در صورت دستگیری فرد مجرم هم در محل انجام جرم و هم در کشور خودش مجازات می‌شود.

به‌طور معمول اغلب این مردان هستند که برای دستیابی به سکس ارزان و یا سوء‌استفاده جنسی از کودکان به کشورهای فقیر می‌روند.

اما در ده سال اخیر درصد زنانی که برای داشتن معشوقه‌ای در دوران تعطیلات به افریقا می‌روند به‌شدت رشد کرده است.

هرچند که آمار دقیق رسمی در این مورد وجود ندارد. نوجوانانی که خود را برای سکس عرضه می‌کنند اغلب زیر هجده سال و خیلی فقیرند.

زنان در مقابل دادن هدایای مانند لباس و غذا، خریدن لوازم صوتی و غیره درمقابل از این نوجوانان سوء‌استفاده جنسی می‌کنند.

این روزها زنان جویای سکس اروپایی بیشتر در تعطیلات به گامبیا، کنیا، غنا و افریقای جنوبی می‌روند.

در این میان سواحل گامبیا به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مکان‌های عرضه سکس برای زنان میان سال معروف شده است.

در گامبیا نود درصد مردم مسلمان هستند و ۶۱ درصد زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

قیمت متوسط گذراندن شبی با یک جوان بین پنجاه تا صد دلار است. در اروپای جنوبی، ترکیه و دریای کاراییب معمولا مردان در مقابل عرضه خود خواهان دریافت پول نیستند.

هم‌جنس‌گرایان زن خواهان رابطه هم معمولا در یونان، تایلند و اندونزی دیده می‌شوند.

جامعه‌شناسان عوامل متعددی را در روی آوردن زنان مسن اروپایی به خرید سکس موثر می‌دانند.

فردگرایی روزافزون، تنهایی و رفاه، از دلایل عمده در خرید سکس هستند. آن‌ها حالا با مسافرت به کشورهای دور مثل مردان می‌توانند سکس را بخرند و از آن لذت ببرند. بدون آن‌که نگران قضاوت دیگران باشند.

دلایل دیگری از جمله ازدواج بدون عشق و شکست در زندگی زناشویی، بحران میان‌سالی، رقابت میان زن و مرد برای داشتن حقوق برابر و فتح حوزه‌هایی که تا کنون تنها مردان به‌طور عموم و رسمی‌ آز آن برخوردار می‌شدند. از جمله دلایل مهم دیگر در این زمینه است.

عواملی دیگری مانند بحران ارزشی و هویت، در زمانی که در محیط اصلی زندگی زنان در چارچوب روابط اجتماعی معین و رفتاری مورد پذیرش جامعه قرار دارند و ملزم به کنترل رفتار خود در هر شرایط برای حفظ روابط خانوادگی و اجتماعی هستند.

اما در سفر شخص ناشناس می‌ماند و آزادی عمل کامل دارد. از محیط اصلی زندگی دور است و می‌تواند برای مدتی کوتاه قوانین و هنجارهای مرسوم را زیر پا بگذارد و احساسات سرکوب شده‌اش را ارضا کند.