Thursday, November 22, 2007

كنفرانس صلح خاورميانه - طنز

اجلاس پاييزي صلح خاورميانه در راه است. برو بيا و همهمه اي است داخل حياط . اولمرت مثل تاج قمرالملوك توي مهتابي پنج دري نشسته است و پيازها را پوست مي كند. نگران است و مدام به دخترها دستور مي دهد و سركوفت مي زند. دختر ها هم چه دم بخت چه شوهر كرده صورتشان مثل قرص مهتاب و لبهاشان به سرخي انار از زير چادر نماز سفيد بيرون افتاده است. دستپاچه اين سو و آنسو مي روند واجاق كه سر مي رود لبهايشان را آهسته مي گزند. هيلاري رفته است سر كوچه سيب زميني بگيرد بيلي از پشت بام دخترهاي قمرالملوك را ديد مي زند ، عبرت نمي گيرد كه!!. قمرالملوك حسابي حواسش به ديگهاست كه سر نروند. بوش داشي از دالان خانه وارد حياط مي شود
با يك بغل هندوانه و يك بغل سيب سرخ توي پاكت ميوه. دخترها جلو مي دوند و قربان صدقه آقاجون مي روند، هندوانه را مي گيرند و سيب ها داخل آب حوض مي غلتند. دامادها هم بقيه چيزها را مي آورند.دعوتي ها خيلي زيادند براي همين به بعضي از خودي ها گفته اند هركدام يك چيزي بياورند مهماني سر بگيرد. به ساراكوزي گفته اندعرق بياورد مجلس گرم شود.البته اين ساراكوزي كه اهل اين حرفها نبود ، از روزي كه پوتين نكبت مواد داد دستش و باعث شد سر سخنراني اون آبروريزي راه بيفته از راه بدر شد. به كرزاي هم سپرده اند ترياك بياورد براي مردها بروند اتاق بالا حال كنند. البرادعي را هم دعوت كرده اند تا پوتين و بلر ناقص سر كارش بگذارند و مهمانها بخندند. دفعه پيش توي اجلاس جي هشت بلر برايش از پشت شاخ مي
گذاشت و پوتين هم يك تكه كاغذ چسبانده بود پشتش كه " اين خر به فروش مي رسد". انجلا مركل هم سوگلي و نازگل دوره است . از دفعه اي كه آن گند
را با بلر توي حياط پشتي بالا آوردند مري ديگردر اين دوره ها شركت نمي كرد. با شخصيت ترينشان ابومازن است كه آن هم بعد از آن بادي كه دفعه پيش سر سفره ول داد آبروش رفت و باعث شد از آن به بعد همه بهش بگويند عباس گو...! حيزشان بلر است ، مادر به خطايشان پوتين و بد مستشان ساراگوزي ، چه شود!!. سپرده اند مشرف چند تا از آن گوسفندها بياورد جلوي پاي المالكي سر ببرند ، خرش كنند بندازنش جان محمود. محمود هم چادرگل گلي اش را چپ و راست بسته ، دست به كمرسر كوچه ايستاده، در حاليكه طره مويش از زير چادرروي پيشانيش ريخته، چشمهايش را به در خانه قمرالملوك ريز كرده و زير لب بدو بيراه مي گويد . خيلي خيلي محرمانه و سري براي ملك عبدلله پادشاه عربستان هم سه تا دختر باكره چهارده ساله ، تروتازه مثل غنچه شبنم زده ، آورده اند انداخته اند مكان بيلي (بيلي كلينتون) تا حوصله اش سر نرود. چونكه دفعه آخر كه فقط چهار زن عقديش را آورده بود خيلي نق ميزد ، هر چه هم ترياك حلقش مي انداختند آرام نمي شد . خدا عاقبت صلح خاورميانه را بخير كند..

No comments: