Sunday, August 19, 2007

پرونده دوم



قصد داشتم راجع به دو خبر يعني " گران شدن خر" كه پس از سهميه بندي بنزين اتفاق افتاد و همچنين افشاگري اخير هاشمي رفسنجاني در مورد موضع امام در قبال شعار " مرگ بر آمريكا" مطلبي بنويسم اما عزم آمريكا براي قرار دادن سپاه پاسداران در ليست سازمانهاي تروريستي تكاندهنده تر از آن بود كه از كنار آن بگذرم ، بنابراين از قضيه خر و آمريكا مي گذرم و به اين مساله مي پردازم .
در اوايل قايله اي كه پس از يازده سپتامبر راه افتاد و در پي آن رييس جمهور آمريكا سه كشور از جمله ايران را محور شرارت ناميد . از اخبار اينچنين استنباط مي شد كه به منظور براندازي نظام ايران سه پرونده با اولويت اول پرونده هسته اي ، اولويت دوم پرونده تروريسم و اولويت سوم حقوق بشر در دستور كار اشغالگران قرار دارد . اما وجود دولت ميانه روي خاتمي كه لااقل وجه بين المللي مقبولي را براي ايران رقم زده بود ، آمريكا را با مشكلي جدي براي كسب اجماع عليه ايران مواجه ساخته بود . اين عدم اجماع چه در سطح افكار عمومي جهان و چه در سطح رهبران سياسي غرب با انتقادهايي كه به روش خصمانه آمريكا در قبال ايران مي كردند قابل مشاهده بود . با روي كار آمدن دولت جديد ايران و اظهارات تند مقامات رسمي در مورد اسراييل ، هولوكاست ، شعارهاي تحريك كننده در مورد عزم هسته اي ايران و محدوديت هر چه بيشتر مطبوعات و فعالان سياسي در داخل برگ برنده اي بود براي آمريكا تا به يك اجماع حتي با حضور كشورهاي دوستي مانند روسيه و چين دست يابد .
در همان زمان مقام رهبري بطور شفاف و به درستي در يكي از سخنرانيهايشان گفتند كه مساله هسته اي بهانه اي بيش نيست و قصد آنها براندازي نظام است . همين اصل ساده اما ممتنع كه از زبان ايشان مطرح شد كافي بود تا نتايج شفافي را ثمر دهد و راهكارهايي را پيش پا بگذارد . بنابراين جريان رهبري ايران كه اصولا رييس جمهور صرفا مجري تصميمات آن است تصميم گرفت كه از حق هسته اي خود كوتاه نيايد ، چه اين چيزي بود كه مي توانست رنگي ملي نيز بگيرد و ملت را تا حدودي پشت حكومت قرار بدهد حال آنكه سازش و عقب نشيني در اين پرونده ، در مرحله بعد منجر به رو شدن پرونده تروريسم و حقوق بشر مي شد كه نه مي توانست حمايت ملي را بدست آورد و نه جمهوري اسلامي در اين زمينه وضعيت شفاف و قابل دفاعي داشت .اما تعبير خواب خوش آمريكا به اين سادگي نبود كه به نظر مي رسيد ، با در پيش گرفتن ايده " موضع طلبكارانه "در قبال پرونده هسته اي كه ايده مقام رهبري بود و از طريق دولت فعلي پيگيري مي شد و مي شود و سنگ اندازيهاي روسيه و چين در سازمان ملل ، آن برخوردي كه آمريكا مد نظر داشت در آن برنامه زماني محقق نشد .
اما در همين خلال ضمن پيشبرد كند پرونده هسته اي عليه ايران ، آمريكا پس از شكست و استيصال خود در عراق توانست به بهترين وجه اين تهديد را به فرصتي تبديل كند تا پرونده دوم ، يعني پرونده تروريسم را با محوريت دخالت ايران در عراق فعال كند و روي ميز بگذارد.پرونده اي كه محوريت خطرناك آن بر دخالت ايران در عراق تكيه داشته و مساله حزب الله لبنان و افغانستان نيز در همين پرونده در اولويتهاي بعدي قرار دارند . اين پرونده از حدود يك سال پيش بطور جدي فعال شده و گهگاهي با نشان دادن تجهيزات تخريبي ساخت ايران يا خبر دستگيري ايرانيان مرتبط با شبكه هاي تروريستي در عراق پشتيباني شده است .
در راستاي پرونده تروريسم امروز در جايي ايستاده ايم كه زمزمه هاي قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست گروههاي تروريستي به گوش مي رسد كه اگر اتفاق بيفتد آغاز غير رسمي جنگ آينده ايران و آمريكا خواهد بود چراكه امريكا اكنون به زعم خود در حال جنگ با تروريسم در منطقه است و هر چه كه در اين دسته قرار بگيرد قابل پيگرد نظامي و تهاجم است چه رسد به اينكه آنها سپاه را متهم كرده اند كه شورشيان را تعليم مي دهند و در ادعاي اخير گفته اند كه پنجاه عضو سپاه در مركز عراق به آموزش شورشيان مشغولند.بنابراين در همين حين كه قطار قطعنامه ها در ارتباط با مساله هسته اي تلنبار مي شوند ، سپاه در ايران جايگزين بمب هسته ايي شده است كه آمريكا براي يافتن و انهدام آن وارد خاك عراق شد .
از آنجا كه قطعنامه ها به تدريج آثار خود را بروز مي دهند ، جمهوري اسلامي نگران آن است كه گذر زمان كه با ضعيف شدن هر چه بيشتر توان مقابله ايران مقارن است به ضرر ايران تمام شود و احتمال مي رود كه حتي از يك تقابل زود هنگام استقبال مي كند . بنابراين هردو طرف تمايلي تلويحي به تقابل هر چه زودتر دارند و تنها منتظر زمينه هاي مناسبند كه قرار دادن سپاه در ليست سازمانهاي تروريستي موثر ترين و جرقه لازم جهت چنين تقابل راديكالي خواهد بود..

No comments: