Wednesday, July 02, 2008

جامعه ایرانی

sدر جایی جمله ای از پیامبر مسلمانان حضرت محمد (ص) می خواندم که می گفت: " حرص ، فقر حاضر است". پیش از آن نیز بودا - پیامبر صلح و رحمت - نیز نهایت اشراق و رهایی خود را رهایی از حرص و آز اعلام می کند و پس از عمری سلوک در راه کشف حقیقت به این نتیجه می رسد که ریشه عمده نابسامانیهای بشر حرص و آز است. اینها را می گویم چون احساسم این است که آز نسبتی با پاره ای از نابسامانیهای جامعه امروز ایران دارد.

برای مدتی چشم به روی جامعه ایرانی که ببندیم پس از دوباره نظر کردن و تازه دیدن آن این "حرص و آز" است که بیش از همه دیگر آفتها به چشم می آید. به نظر می رسد که ریشه پاره ای قابل توجه از پریشانی قشر متوسط و مرفه جامعه ایران نه در معضلات سیاسی و اقتصادی که در نوعی آفت فرهنگی نهفته است که از آن به "حرص یا آز" تعبیر می کنم. البته شیوع این خصیصه شیطانی به کلی از قصور انسانی جامعه ایرانی نشات نمی گیرد بلکه خود معلول تحولات سیاسی و اقتصادی ایران و جهان طی نیم قرن اخیر و بخصوص تحولات داخلی و تبدیل ضد ارزش ها به ارزشها در طول سی سال گذشته در داخل مرزهای کشورمان است. بسیاری از احساساتی که در ابتدا نیاز واقعی جلوه می کنند و آرامش از روح می ربایند در نگاهی ژرفتر ناشی از حرص به خواسته های دنیوی است. به تعبیر دیگر در اینجا با افزایش نوعی "نیاز کاذب" یا افزایش "توقعات نامتناسب" مواجه هستیم. این افزایش توقع و نیاز کاذب است که پیامبر از آن در تمثیلی بسیار زیبا به "فقر حاضر" یاد می کند.

پدیده ای دیگر که در زبان عام از آن به "چشم و هم چشمی" یاد می شود یکی دیگر از عواملی است که به این حرص و آز دامن می زند و آن عبارت است از افزایش توقعات پس از مقایسه داشته های خود با داشته های دیگران بدون در نظر گرفتن شرایط ، صلاحیتها و جایگاه خود. اما عارضه حرص و آز در مقیاسی بحرانی در جامعه ما خود مولد پدیده منفی دیگری در جامعه شده است که من با امانت گرفتن تعبیر "زندگی گله ای" از نیچه از آن به این تعبیر یاد می کنم. زندگی گله ای زمانی است که افراد استعدادها، علایق و فلسفه زندگی خاص خود را فراموش می کنند و بی توجه به اینکه برای هر فردی در جامعه راهی خاص و منحصر به فرد برای زندگی او وجود دارد با پیروی کورکورانه از افرادی که جامعه آنها را موفق می داند به آنها اقتدا می کنند. مثلا در جامعه ما چون حرص و آز بطوری غیر عادی زیاد شده است تعریف فرد موفق فردی است که عایدات مادی بسیاری دارد. بنابراین افراد بدون توجه به استعداد و علایق و توانمندیهای خویش، نسخه آن فرد موفق جامعه را برای خود به کار می اندازند. در حالیکه گام برداشتن در راه علایق و توانمندیها خود می تواند به توفیقات مادی نیز منجر شود. در ثانی تعریف موفقیت نه تنها شامل موفقیت مادی بلکه شامل علاقه به حرفه یا راه زندگی و ارضای شخصی نیز می شود و نسبت تنگاتنگی با فلسفه زندگی هر شخص دارد . اینها همه آفاتی است که همه ما به عنوان اعضایی از این جامعه ممکن است بدان دچار باشیم. اما اینکه راه رهایی چیست ، این نیاز به مطالعه و تعمق در مورد فلسفه زندگی دارد که هر کس با توجه به هویت ، فلسفه زندگی و شرایط خودش راهکارهایی شخصی برای آن بیابد. اما خوشا آن زمانی که سیاستگذاریهای کلان کشور در جهتی باشد که توده مردم از این آفات رهایی یابند.

No comments: