Saturday, May 24, 2008

حركت آخر و رويارويي موعود

در اين يادداشت به اهميت و چشم انداز المان سياسي "مهدويت و ظهور" كه در دولت نهم بطور جدي بر سياستگزاري ها تاثير گذاشته خواهم پرداخت. در حقيقت آنچه آقاي احمدي نژاد گاه و بيگاه در مورد مديريت امام زمان، مديريت جهان و مساله ظهور مطرح مي كند و اغلب مورد تمسخر رقبا واقع مي شود بسيار جدي تر از آن است كه بتوان به راحتي از كنار آن عبور كرد. در حقيقت مساله مهدويت به عنوان يك مولفه سياسي ايديولوژي شيعه كه همواره در تاريخ تشيع مطرح بوده در اين برهه تاريخي مبنايي قرار گرفته كه يك تيم استراتژيست ارشد و كارآزموده بر اساس آن يك حركت جهاني ضد امپرياليستي-ضد يهودي را طراحي نموده است. در حقيقت شايد از ديد آنها كه در جغرافياي اطلاعاتي ايران محصورند اين باورش سخت باشد كه شخص احمدي نژاد در حال تبديل شدن به يك رهبري متنفذ عليه آمريكاست. تهور و صراحت شخصيتي وي در موضعگيري عليه آمريكا و اسراييل توجه تمام ملتهايي را كه احساسات ضد آمريكاييشان به اوج رسيده را به خود جلب نموده است. جالب است كه حوزه تاثير گذاري او از كشورهاي سوسياليستي مانند ونزويلا تا كمونيست خلق چين گسترده شده است و نقطه اميدي در دل آنان روشن شده كه آنرا نشانه هاي پايان امپراطوري آمريكا مي دانند. آمريكا كه با سياستهاي قلدرمابانه و خصمانه خود درتمام دنيا در دل مردم بذر نفرت و كينه كاشته است به سياهترين چهره خود در طول تاريخ بدل گشته است و در خاورميانه در يك بازي خطرناك و ويژه به دام افتاده است. مبناي تيوري ايراني "مهدويت و ظهور" كه به ادبيات سياسي-نظامي ايران امروز راه يافته است بر اين استوار است كه اينگونه نيست كه ما بايستي منتظر بمانيم و دعا كنيم تا امام (عج) ظهور نمايند بلكه ما بايستي به طرف ايشان حركت كنيم. يعني معناي انتظار را نه به معناي انفعالي آن بلكه در حركت، صيروريت و آماده ساختن جهان براي پذيرايي از آن حضرت مي دانند. اين نكته جالبي است كه در تاريخ مصاديق فراوان دارد. مثلا همه مي دانيم كه پيامبران پيش از حضرت محمد (ص) بشارت ظهور ايشان را در منطقه عربستان داده بودند و از آنجا كه مردم عربستان اين ذهنيت را داشتند كه كسي قرار است بيايد ، خود به دنبال او مي رفتند و به همين دليل بود كه چه پيش از اسلام و چه پس از اسلام پيامبران بسياري ظهور نمودند كه به دست اشراف مكه يا بعدها سپاه اسلام سركوب و نابود مي شدند اما پيامبر (ص) كه از هوش و نبوغ سياسي كم نظيري برخوردار بود توانست بر تمام مخالفين فايق آيد و پيام خدايي خود را به گوش مردم برساند. بنابراين وقتي مردم منتظر چيزي باشند آن چيز خود بخود و در اثر كردار و رفتار خودآگاه و ناخودآگاه همان مردم به وجود خواهد آمد و مساله ظهور نيز از قرار معلوم دارد به همين سو مي رود. بنابراين دولت نهم و بخصوص شخص آقاي احمدي نژاد با اعتقادات خالص خود بر اين باور است كه رسالت دارد حركت آخري را براي ظهور حضرت وليعصر (عج) به نتيجه برساند و اين حركت از پشتوانه تاكتيكي يك گروه استراتژيست متبحر نيز بهره مند است و اين نكته است كه بر اهميت آن مي افزايد. اين مساله را غرب و بخصوص قوم يهود كه قرابت ديني عجيبي با اسلام دارند بخوبي دريافته و احساس خطر مي كند. لابيهاي صهيونيزم با دستپاچكي در تمام دنيا به تكاپو افتاده اند و اينكه مثلا در برخي كشورها مانند استراليا ممنوعيت تردد يا تحت تعقيب قرار دادن احمدي نژاد را در دستور كار خود گذاشته اند تحت نفوذ همين لابي هاست و نشان مي دهد كه تا چه حد از آرمانهاي او احساس وحشت كرده اند. از طرفي ديگر مشكلات اقتصادي داخل كشور دست و پاي آقاي احمدي نژاد را براي مانور حول سياست تهاجمي خارجي بسته است اما اگر به هر ترتيب وي از اين مشكلات داخلي جان سالم به در ببرد روزهاي سختي براي غرب و اسراييل پيش روست. از سوي ديگر در انتخابات بعدي رياست جمهوري نيز به احتمال بسيار بالايي ايشان يا كسي از تبار ايشان رياست دولت را بدست خواهد گرفت چرا كه اولا اصلاح طلبان نخواهند توانست در اين مدت كوتاه و با اين درجه از خمودگي و سردرگمي اعتماد از دست رفته مردمي را بدست آورند و از طرف ديگر در تمام اين سه سال آقاي احمدي نژاد ضمن سفرهاي بي امان استاني پول نفت را بصورت رشوه غيررسمي بين اقشار محروم توزيع كرده است تا راي خود را در دوره بعدي تضمين كند. اما در خارج مرزها حركتهاي مشكوكي از قبيل حل و فصل يكشبه مساله لبنان و صلح اسراييل و سوريه نشان از آرامش پيش از طوفان و آماده شدن آمريكا و اسراييل براي برداشتن قدم بعدي دارد. رفتار ديوانه وار و بي قاعده قيمت نفت نيز مويد ديگري بر حوادثي است كه پشت پرده در حال وقوع است. اگر اسراييل آغاز كننده اقدام نظامي عليه ايران باشد آمريكا مجبور خواهد بود كه به نفع آن وارد صحنه شود ، با اين تفاوت كه اگر آمريكا بدين ترتيب وارد درگيري با ايران شود فشار كمتري از سوي افكار عمومي داخلي يا دموكراتها تحمل خواهد نمود. اما با تمام خطراتي كه كشور را تهديد مي كند در ميان اين آشفته بازار نكته مباركي خود را به وضوح نمايان ساخته است و آن رشد ملي گرايي و توجه به هويت ملي ايران حتي در بخشهايي از حكومت به سبب رويارويي با اعراب است. تصوير رييس جمهور آمريكا كه با شعار ارمغان دموكراسي اين همه زحمت براي ملتها درست كرده است دست در دست سران عرب كه در كشورهايشان اثري از دموكراسي و حقوق بشر نيست تاثير عميقي بر مردم ايران و جهان گذاشته است. با توجه به خصومت ديرينه اعراب و ايرانيان و تهديد تماميت ارضي از سوي اعراب در مورد جزاير سه گانه و خليج فارس دشمني با اعراب حتي در سطوح عالي حكومت نيز نمود عيني يافته است كه اين نشانه مباركي است. دشمني حكومت با اعراب از منظر اتحاد متخاصم سني و اتحاد آنها با غرب عليه رژيم فعلي ايران در اين مقطع زماني حكومت را واداشته است تا براي تهييج احساسات ملي مردم به ميراث ملي و هويت اصيل ايراني توجه جدي نشان دهد. گرچه اين ملي گرايي از سوي حكومت بيشتر از بغض سياستهاي جاري اعراب است تا حب ملي گرايي اما از آنجا مبارك است كه با مطرح شدن هويت و ميراث ملي در سطوح رسمي ، خاطره بلايايي كه پس از يوم النكبت (اشغال ايران توسط اعراب) بر سر هويت ايراني آمد زنده شده است و با بيشتر كردن حس كينه ايراني ها نسبت به اعراب فرصت مغتنمي براي روشنفكران دست داده است تا در راستاي خرافه زدايي از فرهنگ ايراني و اصلاح اعتقادات عوام گامهاي موثري بردارند. به نظر مي رسد وظيفه مردم در اين دوره حساس تاريخي توسل و احياي آرمانهاي انقلاب مشروطه است. در باره محورهاي مورد منازعه در انقلاب مشروطه و اينكه كدام محورهاي آن در شرايط امروز كشور شايسته توجه و تمركز است در يادداشتهاي بعدي مي نويسم..

No comments: